اگر غذا را پیش روی سگی بگذاری هرچند گرسنه هم باشد، لب نمی زند بلکه اول بو می کشد اگر بوی مناسبی داشت مصرف می کند وگرنه بی اعتناء از خیرآن می گذرد. ولی عجبا! از این انسان که گاه به قول قرآن کریم از حیوان فروتر و پست تر می شود، یعنی اصلا بو نمی کشد، هر در آمدی سر راهش سبزشد بر می دارد، هر لقمه ای سر سفره اش نشست مصرف می کند، هر منظره ای جلوی دیدگانش قرار گرفت نگاه می کند، هر کس با هر عقیدهای وجنسیتی سر راهش قرار گرفت، او را همراهی می کندو...
چقدر مولوی لطیف گفته:
چون به سگی نان افکنی سگ بو کشد آنگه خورد
سگ نه ای شیری چه باشد بهر نان چندین شتاب
حافظ چرا حافظ شد؟ چون بو می کشید. دیوان او را بخوان وببین چقدر از بو می گوید:
چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد
پس حافظ اهل بوست، ما اهل بو با شیم. بوییدن را یاد بگیریم چه اشکال دارد از یک حیوان یاد بگیریم؟! امام علی (ع) فرمود: در این حیوان سگ- ویزگی فراوانی که میتوان یاد گرفت ودر زندگی بکار بست. این کلام آن بزرگوار است:((طوبی لمن عیشه کعیش الکلب)) خوشا به حال ان کسی که زندگی اش مثل زندگی این حیوان باشد. یکی دیگر از این ویزگی زیبای این حیوان آن است که در برابر هم نوع خود سر خم نمی کند.
به قول اقبال لاهوری: ( من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کند)
اری، سر خم کردن فقط باید در برابر خدا باشد وبس. به خاطر همین است که خداوند آن را در نماز قرار داد آنچه در نماز است ویزه خداست. پس خم شدن مثل رکوع وبه خاک افتادن مثل رکوع وبه خاک افتادن مثل سجده تنها در برابر او سزاوار است.
بازا بازا هر آنچه هستی بازا گر کافر و گبر وبت پرستی بازا
این درگه ما درگه نومیدی نیست گر گدا تنبل بودتقصیر صاحبخانه چیست؟